آسمونی

آسمونی

*******
آسمونی

آسمونی

*******

کوچه باغ خاطره ها

آنگاه که من و تو
زیر سایه اقاقیا
در امتداد نگاههایمان
سراپا غرق در هم بودیم
عشق نه
مستی نه
بلکه تو را می جستم
نادانسته
حدیث ناگفته به حرفی باز گفتی
و مرا
که در تو غرقه بودم
از خود راندی ؛
باکی ندارم
از هیچ کس و همه کس
که تو را دوست دارم آسمانی